۱۳۹۱ شهریور ۴, شنبه

جمهوری یا سلطنت، آیا مساله ی حل نشده ی ما این است؟

زمینی لم یزرع ، پر از خاشاک و علف هرز، می طلبد که پاکسازی وتسطیح شود.آن ابزار ی که برای این پاکسازی به کار می گیرند ، نمی تواند جز ابزار و وسایل مخصوص برای همان کار چیز دیگری باشد . تراکتور ، بیل ، کلنگ، داس و ابزاری از این دست وسایل مورد نیاز برای این پاکسازی می باشد . اما نیرو و اراده ی به کارگیری این ابزار نقشی به مراتب مهمتر از خود این وسایل دارد . 
اگر آن ابزار، دست با کفایت دهقانی دانا باشد ، می داند و می تواند زمین لم یزرع و نا همسطح را به مزرعه ای حاصلخیز تبدیل نماید . شکی نیست که خرد جمعی جماعتی می تواند کمک موًثری به پیشرفت و اعتلای آن  جماعت داشته باشد ، اما این خرد جمعی ، چون جوی آبی است که وسیله ی آبادی زمینی می شود،اگر هدایت کننده ی آن کشاورزی دانا باشد .
و باعث تخریب و ویرانی همان زمین می شود، اگر بدست بی کفایت نادانی سپرده شود.
تاریخ ، حکایتهای فراوانی از این دست دارد، آفریقای جنوبی وسیله ی انسانی دانا و برجسته ،  چون ماندلا از پایین ترین موقعیت به بالاترین ارتقا یافت. این گونه موارد در تاریخ کم نیست،کورش کبیر، گاندی ، مارتین لوتر کینگ ، و انسانهای برجسته ی دیگری از این دست. نقطه ی مقابل این مردان بزرگ ،هیتلر ، فیدل کاسترو، قذافی، خمینی ، خامنه ای و امثال اینها هستند که نابودی کشورشان را رقم زدند. بنابراین در می یابیم که جنگ بر سر نوع ابزار جنگی باطل است و دور از خرد. 
نمونه های زیادی را در دنیا می شود اشاره کرد که جمهوری بوده اند و یا هستند  ، که فساد ، دیکتاتوری و آدمکشی در آنها در حد بالا بوده واست . نقطه ی مقابل سلطنت است ، که در آن هم فراوان دیده شده که ظلم و جور کم از جمهوری در آنها نبوده بلکه حتا بیشتر . بیایید به خود بنگریم ، آیا نوع حکومت است که ما را بدبخت کرده یا می کند ، حداقل در این چهل ، پنجاه ساله هر دو را تجربه داریم .
مثلا همین خمینی ، وقتی مشاهده کرد که خرد جمعی در پیروانش وجود ندارد و 
دیده ی بصریت را بر عقل بسته اند و جهل وجنون را تبلیغ می کنند ، آن کرد که  
می بینیم  . پس دعوا بر سر نوع حکومت ، امری است غیر عقلانی . مگر مصر ، لیبی ، تونس ، عراق ، یمن و سوریه جمهوری نبودند؟ مگر انگلیس ،بلژیک،سوئد و دانمارک سلطنتی نیستند ، آیا پادشاهان این کشورها آدمهای خارق العاده ای هستند، یا رییس جمهورهای آنها دیو صفتان بی مانند؟چرا رییس جمهورهای آمریکا همچون صدام ، اسد و احمدی نژاد بر مردم خود نمی تازند ، چرارییس جمهور های فرانسه وسایر جمهوری های مهم دنیا مردم خود را غارت نمی کنند ؟ به عنوان مثال چرا ملکه الیزابت دوم ، میرغضب ندارد و سر نمی برد؟
دوستان من، برگشت به تاریخ و مطالعه در احوال مردم دنیا و یافتن نکات ضعف و قوّت حکومتها بسیار خوب است ، مشروط بر اینکه نخواهیم ، چون خمینی و خامنه ای نکات ضعف حکومت که باعث شکست او شده را به ، نکات قوت تبدیل کنیم و بیشتر مسلط شویم. 
امروز شرایط کشور ما بسیارحساس وشکننده است ، بر ماست که با اتحاد و
 یکپارچه گی ، نقشه های  شوم دشمنان این آب و خاک را نقش بر آب کنیم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر